مدرنیزاسیون تفکیکی
48 بازدید
محل نشر:
رواق اندیشه » آذر 1383 - شماره 36 » (18 صفحه - از 25 تا 42)
نقش:
نویسنده
وضعیت چاپ :
چاپ شده
نحوه تهیه :
فردی
زبان :
فارسی
برخی از جامعهشناسان، تمدن را به «پیچیدگی» تعریف کردهاند؛ پیچیدگی در روابط، وسایل، روشها و... . دست کم از سه سده پیش تاکنون، جوامع اسلامی در پس آشنایی و رویارویی با غرب، دستخوش نوعی پیچیدگی شده است که پیش از این، نمونهاش را تجربه نکرده بود. از اولین آشنایی با غرب، چیزی نگذشت که بسیاری از بزرگان قوم شرق دریافتند که غرب، در پس این چهره بظاهر مترقی و پیشرفتهاش، بسیار ددمنش و چپاولگر است و در یک کلام، غربِ استعماری است. به تبع این دریافت زیرکانه، این سؤال پیش آمد که خاستگاه این خصیصه استعماری در غرب چیست؟ جغرافیا، نژاد، ابزار جدید، علم نویت یا چیز دیگر؟ در پاسخ به این سؤال ـ تا آنجا که به این نوشتار مربوط میشود ـ از جانب طیف گستردهای دستکم در خصوص علم و ابزار غربی این عقیده ابراز و دفاع شد که ابزار و علم خنثی بوده و به خودی خود نه خوب است و نه بد، بلکه آنچه آنها را به خوب و بد تقسیم میکند، چگونگی استفاده از آنها میباشد و از آنجا که این ابزار برای اهداف خاصی ساخته شدهاند و غالبا در محدوده آنها عمل میکنند، به راحتی خواهیم توانست ابزار دارای اهداف خوب و بد را شناسایی و آگاهانه از آنها استفاده کنیم.
این نوشتار در صدد تبیین و توصیف این دیدگاه غالب است که اعتقاد دارد غرب جدید نه یکسره خوب و نه یکسره بد است، بلکه مؤلفهها و عناصر خوب و بد در آن یافت میشود و در فرایند نسخهبرداری و تقلید از غرب باید دست به گزینش آگاهانه زد؛ بدین معنی که خوبیهای غرب را فرابگیریم و بدیهایش را رها کنیم.